علمدار جنگ نرم.کرمانشاه
 ش(تهران): در کجای قرآن مجازاتی برای بد حجابی تعیین شده است؟
 

قبل از هر پاسخی دقت فرمایید که این جمله‌ی «در کجای قرآن آمده ...؟»، اخیراً توسط سایت‌ها و سایر امکانات و ابزار تبلیغاتی وهابیت بسیار رایج شده است و شیعیان و اهل سنتی که خود را اهل اسلام می‌دانند و به همین دلیل می‌خواهند استناد به قرآن کریم نماید، باید بسیار مراقب این حقه‌ی انحرافی باشند.
 

«در کجای قرآن آمده است ...؟» استدلال کسانی است که در ابتدای اسلام مدعی شدند «حسبنا کتاب الله – کتاب خدا برای ما کافیست» و امروز هم مدعی هستند که کتاب خدا در اختیارمان هست و خودمان می‌خوانیم و نیازی به هیچ معلم، راهنما، عالم، مفسر و ... نیز ندارد و به هر چه در ظاهر آیات آمده نیز به آن شکلی که خودمان می‌فهمیم استناد می‌کنیم! در واقع می‌گویند: کتابی در دست می‌گیریم، ولی خود دین جعل می‌کنیم.اگر چه همه‌ی این ادعاها برای جلوگیری از فهم مردم از قرآن و اسلام به واسطه‌ی تعلیم معصومین (ع) که معادن علم الهی و مخازن وحی هستند می‌باشد، اما همین ظاهر آیات قرآن کریم که برای همگان نیز قابل فهم می‌باشد، راه فرار و توجیه و ایجاد انحراف «به نام قرآن – علیه قرآن» را بر آنان بسته و دستور به اطاعت از رسول اکرم (ص) و اهل عصمت (ع) و راسخون در علم و ... داده است. تا معلوم شود «حسبنا کتاب‌الله» نه ریشه‌ی قرآنی دارد و دلیل عقلی. بلکه مغایر با این آموزه‌ها  و عقل و فهم انسان است.

 

حال ما از آنان می‌پرسیم که در کجای قرآن آمده است که به ظاهر قرآن بسنده کنید – که می‌کنید؟ در کجای قرآن آمده که علم بدون معلم قابل فراگیری است – که مدعی هستید خودمان از کتاب همه چیز را می‌فهمیم؟ اگر این طور است چرا این همه مدرسه و دانشگاه و ... دایر کردید، کافی بود که هفت میلیارد کتاب فیزیک یا ریاضی و یا ... چاپ و توزیع می‌کردید تا همه انیشتن شوند.

وانگهی در مورد احکام الهی می‌پرسیم: در کجای قرآن کریم آمده است که نماز صبح دو رکعت و نماز ظهر چهار رکعت است؟ کجای قرآن کریم آمده که به هنگام نماز ابتدا باید نیت کرد و سپس تکبیر گفت؟ در کجایش آمده که قرائت سوره‌ی حمد واجب است – دستور به ترتیب در کجایش آمده است؟ کجای قرآن نوشته که در هر رکعت باید یک رکوع و دو سجده نمود؟ در کجا آمده که مناسک حج چگونه و دفعات طواف چند دور است و نقطه‌ی آغاز و پایان در طواف کجاست – اگر برعکس طواف کنیم چه می‌شود؟

 

در مباحث سیاسی – حقوقی و کیفری و مجازات‌ها می‌پرسیم: کجای قرآن آمده که اگر یک شاعر یا طنز گویی با یاوه‌گویی به خدا و رسول (ص) سعی در تحقیر اسلام و یا گمراهی مردم کرد، می‌توان او را مجازات نمود که پیامبر اکرم (ص) در عین عفو عمومی در فتح مکه، حکم اعدام یک شاعره و چند شاعر را صادر می‌نمایند؟ ... و اساساً در کجای قرآن کریم آمده است که مسلمانان باید به اسلام و قرآن کریم، از زاویه‌ی دید یک گروهک انگلیس نهاد به نام وهابیت نگاه کنند؟! ...، پس مسلمانان باید هوشیار و بصیر باشند و فریب این ترفند انگلیسی «در کجای قرآن آمده» را نخورند.

استنباط احکام اسلام با رجوع به وحی و سنت صورت می‌پذیرد و استخراج آنها نیز [مانند هر علم دیگری] مسلتزم چندین سال تحصیلات عالیه و تخصصی در این زمینه می‌باشد. مگر مردم عادی بدون تحصیلات تخصصی در پزشکی، مهندسی، حقوق، ادبیات، ریاضیات، تاریخ یا ... می‌توانند نظر داده یا حتی فراتر از آن حکم صادر کنند – آیا غیر از این است که در صورت ارتکاب بازداشت، محاکمه و مجازات می‌شوند؟ پس چرا ما را به این سو می‌رانند که گمان کنیم همه‌ی احکام اسلامی باید در ظاهر قرآن کریم بیان شده باشد و هر عالم و جاهلی که فقط روخوانی بلد است، بتواند آن را یافته، فهم کرده و حکم صادر کند؟

البته در مورد حکم حجاب یا بهتر بگوییم «تستر» و پوشش در اسلام، همین ظاهر قرآن کریم نیز تصریح به وجوب آن دارد و بدیهی است که تخطی از هر قانونی [اگر چه تخلفات رانندگی یا چگونه راه رفتن در خیابان باشد] مجازات دارد و تعیین چگونگی مجازات نیز در چارچوب، تعینات و اختیارات تعریف شده در همان قانون، به قاضی سپرده شده است. نه این که یک قاضی یا حاکم شرع می‌تواند از ناحیه خود و مبتنی بر میل خود قانون وضع کرده یا آن را تغییر دهد.

اسلام مانند هر مکتب، جامعه‌ی مدنی و با شعور دیگری، هر گونه فسق، فجور، جنایت، ظلم ... و رفتارهای ناهنجار را ممنوع دانسته و بدیهی است که عدم رعایت هر ممنوعیت و قانونی مجازات دارد و بد حجابی از مصادیق بارز فسق، فجور، جنایت، ظلم و فحشا است. منتهی تفاوت اسلام با سایر مکاتب یا قوانین جوامع غیر اسلامی این است که در اسلام قوانین از طرف خداوند متعال و حکیم وضع گردیده و از توسط رسول (ص) ابلاغ می‌گردد، ولی در جوامع دیگر از طرف افراد، اشخاص، احزاب ... و قدرت‌ها و به نفع آنها وضع گردیده و به انحای مختلف [از تبلیغ گرفته تا تهدید و اجبار] القاء می‌گردد.

به راستی حد و مرز حجاب چیست؟ و اگر در قرآن و احکام اسلامی حجاب واجب نشده باشد، حد بد حجابی چیست و مرز آن کدام است؟ و اگر در قوانین جامعه‌ای حدی در این مورد تعیین نگردیده باشد، و همگان بتوانند آزادنه از حجاب کامل تا عریانی کامل در انظار بچرخند، آیا عقل به قوانین آن جامعه نمی‌خندد و یا از افسوس گریه نمی‌کند؟ چرا حتی در جوامع به اصطلاح دمکراسی غرب نیز برای پوشش حداقلی قائل شده‌اند و در صورت عدم رعایت، توسط پلیس بازداشت و در محاکم قضایی به جرم هنجار شکنی و ایجاد تشویش و تحریک عمومی و ... محکوم به مجازات می‌شوند؟ و در نهایت این که چرا باید این حداکثرها و حداقل‌ها (حدود و احکام) را به جای خدا و اسلام، از امریکا و انگلیس آموخته و تبعیت کنیم؟ در کجای قرآن آمده که هر چه امریکایی‌ها و انگلیسی‌ها خواستند و گفتند درست است و یا کدام عقل سلیمی چنین ادعایی را تأیید می‌کند؟ ...

اما مکرر در همین ظاهر آیات قرآن کریم تصریح شده که از آنها اطاعت و تبعیت نکنید، بلکه بنده‌ی الله باشید و اوامر و نواهی او را که توسط آیات قرآن یا سخنان و رفتارش ابلاغ می‌گردد اطاعت و تبعیت کنید.

x-shobhe.com

علمدارجنگ نرم.کرمانشاه

           
جمعه 30 دی 1390برچسب:, :: 11:38
رضاسلطانی
فرقه افکنی میان شیعه و سنی؛ روشی برای تضعیف اسلام


تصویر بزرگ
رهبر انقلاب در دیدار با روحانیون تشیع و تسنن کرمانشاه، با تأکید بر این‏که ایجاد اختلاف میان این دو گروه از روش‌های تضعیف اسلام است فرمودند: «علمای شیعه و اهل سنت باید به شدت مراقب توطئه‌ها باشند و با برگزاری جلسات مشترک و همکاری با یکدیگر راه‌های مقابله با طراحی‌های مخالفان را بیابند...»






 
فرهنگ نیوز به نقل از برهان/حجت ‏الاسلام کاظم میرزایی؛ اساساً مقصود از وحدت این نیست که همه‌ی مذاهب اسلامی دست از باورهای خود بردارند و به یک مذهب دیگر بپیوندند، چرا که امکان چنین عملی وجود نداشته و ندارد بلکه مقصود از وحدت آن است که هر مذهب اسلامی به باورهای مسلم خود ملتزم و بدان عمل نماید ولی در برابر مذاهب دیگر از ظرفیت و سعه‌ی ‏صدر برخوردار بوده و هیچ‏گونه تعصب اظهار نکند چرا که تعصب‌ها موجب نزاع و درگیری می‏شود. قرآن کریم می‏فرماید: «ولا تَنازَعُوا فَتفْشَلُوا او تَذهبَ ریحکم و اصبروا انّ اللّه مع الصابرین»[1]
 
اتحاد و اتفاق میان مسلمانان جهان در دنیای کنونی از ضرورت‌های انکار ناپذیر می‌باشد. امری که بنا به برخی از تنگ نظری‌های فرقه‌ای، گروهی و قومی و نیز بسیاری از دخالت‌های دولت‌های استعماری تاکنون زمینه‌ی بروز و ظهور نیافته است و اگر هم بوده بسیار کم رنگ بوده است. در این برهه از زمان باید علما و دانشمندان مسلمان با آگاه سازی جوامع اسلامی آن‌ها را نسبت به این نیاز مطلع سازند.
 
رهبر معظم انقلاب در دیدار با کارگزاران نظام و میهمانان شرکت کننده در اجلاس وحدت می‌فرمایند: «وحدت بر همه‏ى ضرورت‌ها و اولویت‌ها ترجیح دارد و از آن‌ها اولى‏تر و مقدم‌تر است. چرا ضرورت اتحاد بین مسلمانان را نمى‏فهمیم؟! بار سنگینى بر دوش ماست و این برهه، برهه‏ى حساسى است ... امروز ما مسؤول هستیم. امروز دولت‌ها، نخبگان، زبدگان، رجال فرهنگى و دینى مسؤول‌اند. همه‏ى ما در مقابل وحدت دنیاى اسلام مسؤولیم. امام بزرگوار ما(رضوان‏اللَّه‏تعالى‏علیه) از مهم‌ترین حرف‌هایى که از قبل از پیروزى انقلاب تا آخرین دوران زمان زندگى خود بر زبان داشت و تأکید مى‏کرد، وحدت امت اسلامى، اتحاد مسلمان‌ها و بزرگ نکردنِ بهانه‏هاى کوچک بود و ما امروز مى‏بینیم و مى‏فهمیم که توصیه‏ى بسیار حکیمانه و بسیار درستى بوده است.»
 
امروزه ما شاهد مصایب و مشکلات بسیار زیادی هستیم که دامن‌گیر مسلمانان در گوشه و کنار جهان است که با نگاهی عمیق به مسأله‌ی وحدت اسلامی و پرهیز از تفرقه، از این مشکلات کاسته خواهد شد. در این نوشتار سعی شده است به صورت مختصر مسأله‌ی وحدت اسلامی و ضرورت و راهکارهای عملی آن مورد بررسی قرار گیرد تا از این رهگذر این مهم موجب تقویت در جامعه‌ی اسلامی شود.
 
اتحاد و اتفاق میان مسلمانان جهان در دنیای کنونی از ضرورت‌های انکار ناپذیر می‌باشد. امری که بنا به برخی از تنگ نظری‌های فرقه‌ای، گروهی و قومی و نیز بسیاری از دخالت‌های دولت‌های استعماری تاکنون زمینه‌ی بروز و ظهور نیافته است و اگر هم بوده بسیار کم رنگ بوده است. در این برهه از زمان باید علما و دانشمندان مسلمان با آگاه سازی جوامع اسلامی آن‌ها را نسبت به این نیاز مطلع سازند.
 
سابقه‌ی اختلاف و تفرقه افکنی میان مسلمانان
 
اصولاً محدودیت قوای ادراکی انسان و عدم توانایی او برای حل قطعی تمامی مسایل اعتقادی، از جمله مهم‌ترین علل اختلاف انسان‌هاست. در مواردی که مسأله به روشنی قابل حل نیست، هر کس به حدس و گمانی می‌رسد که ممکن است با حدس و گمان دیگران متفاوت باشد. در این صورت است که اختلاف نظرها آشکار می‌شود. با توجه به این که قرآن مجید دعوت به «عدم تفرقه» کرده «واعتصموا بحبل الله جمیعاً و لا تفرّقوا...»[2] و الفتی بین قلوب مسلمانان ایجاد کرده است ولی متأسفانه، پس از سپری شدن شکوفایی‌های صدر اسلام، با رحلت پیامبراکرم(صلی‌الله‌علیه‌وآله) اختلاف بر سر خلافت صورت گرفت و آن به خاطر بی توجهی به توصیه‌ها و سفارش پیامبر اکرم(صلی‌الله‌علیه‌وآله) به مسأله‌ی خلافت و تعیین جانشین آن حضرت بود هرچند می‌توان اغراض دیگری را برای این اختلاف نام برد.
 
این اختلاف به تدریج گسترش یافت و متأسفانه دشمنان اسلام از جمله «یهودیان و مسیحیان» به این اختلاف‌ها دامن زدند تا بتوانند حرکت پیشتاز اسلامی را متوقف سازند. در درون جامعه‌ی اسلامی نیز عناصر مشکوک مانند: «ابن ابی العوجا»، «احبار» و «رهبان» نیز همیشه سعی می‌کردند که با جعل حدیث و یا نشر اکاذیب، مانع وحدت مسلمین و گسترش اسلام در جامعه‌ی اسلامی شوند. هم‌چنین عالم‌نمایانی هم برای حفظ منافع شخصی و طایفه‌ای خود، بر اختلاف‌ها می‌افزودند و با باب شدن سب و لعن از زمان معاویه بن ابی‌سفیان برضد حضرت علی(علیه‌السلام)، اقدام متقابل از سوی بعضی از شیعیان هم آغاز شد و بدین ‌ترتیب بر اقدام‌های اختلاف ‌برانگیز دامن زده شد.
 
اختلاف‌ها میان مسلمانان یکی از علل عقب ماندگی
 
بدون شک یکی از عوامل مهم در عدم پیشرفت مسلمانان در سده‌های اخیر، اختلاف‌های قومی و مذهبی بوده است. وقتی جهان وارد هزاره‌ی دوم میلادی شد، مسلمانان به عنوان ابرقدرت محسوب شده و حاکمان آن‌ها در جامعه‌ی جهانی برترین و شهرهای آن‌ها مرکز علم و تجارت بودند. دانشمندان مسلمان نیز به عنوان صاحبان علم و صنعت مغزهای متفکر عصر به شمار می‌آمدند و جهان اسلام مرکز فعالیت‌های سیاسی، اقتصادی و اجتماعی زمان بوده است. اما آن شوکت و عظمت مسلمانان چه شد؟ چرا در قرن حاضر نمی‌توانیم شاهد آن عظمت اسلامی باشیم؟ تاریخ اسلام نشان می‌دهد به همان نسبت که جوامع مسلمانان برای دست‌یابی به علم و توسعه برای تقویت دنیای اسلام تلاش کردند، اختلاف مذهبی و قومی، بخش عظیمی از انرژی امت را برای خود صرف کرده است.
 
علت مهم در عقب ماندگی مسلمانان وجود همین اختلاف‌های بی‌نتیجه بوده است. تردیدی نیست که اگر مسلمانان از تعالیم وحی فاصله نمی‏گرفتند و قوام سیاسی و وحدت اجتماعی خود را حفظ می‏کردند، به پیشرفت‌های قابل ملاحظه‌ای دست پیدا می‌کردند. مسلمانان اگر به جای درگیری‏های بیهوده و اتلاف منابع خود، دست وحدت به یک‌دیگر بدهند و به ریسمان الهی چنگ بزنند، اینک نیز می‏توانند قدرتی بزرگ با امکاناتی وسیع در سطح جهان باشند و با چند برنامه و استفاده از استعدادها، از نظر فن‏آوری نیز به رقابت با دیگران بپردازند.
 
دشمنان اسلام و تفرقه بین مسلمانان
 
هجوم بیگانگان و استعمارگران و تلاش آن‌ها برای عقب نگاه داشتن کشورهای جهان اسلام برای استثمار منابع انسانی و طبیعی و تداوم سلطه‌ی غرب بر این کشورها با سرکار آوردن حکام فاسد و دست نشانده و سرگرم کردن مسلمانان به تفرقه و جنگ‏های داخلی و جانشین ساختن شعارهای استعماری هم‌چون، ناسیونالیزم، پان ‏عربیسم برای آنان کارساز بوده است. آن‌ها با عمق بخشیدن به شکاف‌های موجود بین مسلمانان؛ و دامن زدن به تعصب‌های قومی و مذهبی؛ و حمله به باورهای یک گروه به بهانه‌ی حمایت از عقاید گروه دیگر، اتحاد و یکپارچگی مسلمانان درهم شکسته و آنان را سرگرم این گونه درگیری‌ها کرده و افکار آنان را از مسایل اصلی منحرف سازند.
 
رهبر انقلاب در این زمینه می‌فرمایند: «در این کار، انگلیسی‌ها از بقیه‏ى دشمنان استعمارى، متبحرترند؛ در ایران، ترکیه و کشورهاى عربى و در شبه ‏قاره‏ى هند، این‌ها سال‌ها زندگى کرده‏اند و با رموز کار آشنا هستند که چگونه مى‏شود سنى را علیه شیعه تحریک کرد و چگونه مى‏شود شیعه را علیه سنى تحریک کرد، این‌ها خوب بلدند و کرده‏اند. از بعد از پیروزى انقلاب اسلامى، این حرکت استعمارى شدت گرفت ... به خاطر این که جمهورى اسلامى توانست یک هدف بزرگى را به دست آورد و به یک قله‏ى بزرگى برسد و آن قله عبارت بود از «بیدارى دنیاى اسلام»، انگیزه و داعیه‌ی اختلاف‏ افکنان و جبهه‏ى استکبار براى ایجاد اختلاف، شدیدتر و قوی‌تر شد»[3]البته این اختلاف افکنی فقط به مسأله‌ی شیعه و سنی معطوف نمی‌شود بلکه گاهی این اختلاف‌ها بین مذاهب اهل سنت و گاهی از اختلاف‌ها بین مذاهب تشیع و گاهی هم از اختلاف‌های قومی قبیله‌ای نمایان می‌شود.
 
هجوم بیگانگان و استعمارگران و تلاش آن‌ها برای عقب نگاه داشتن کشورهای جهان اسلام برای استثمار منابع انسانی و طبیعی و تداوم سلطه‌ی غرب بر این کشورها با سرکار آوردن حکام فاسد و دست نشانده و سرگرم کردن مسلمانان به تفرقه و جنگ‏های داخلی و جانشین ساختن شعارهای استعماری هم‌چون، ناسیونالیزم، پان ‏عربیسم برای آنان کارساز بوده است.
 
اتحاد دشمنان اسلام با یک‌دیگر
 
اتحاد و یکپارچگی اثر معجز آمیزی در پیشرفت اهداف، سربلندی و پیروزی اجتماع‌ها دارد. هیچ موضوعی هم چون اتحاد و انسجام اقوام و ملت‌ها اثربخش نیست. وحدت کلمه، هم‌دلی و هم‌رنگی دشمنان مسلمانان حاکی از این نکته است که آنان به‌خوبی از این مسأله آگاه هستند و اسلام را دشمن مشترک دانسته و آن را یگانه مانع در برابر سلطه‌ی استکباری خود می‌دانند از این رو با تمام اختلاف‌های دینی و ایدئولوژیکی، نژادی، منطقه‌ای و سیاسی در تمام جوانب در حال نزدیک شدن به هم هستند و با یک‌دیگر برای از بین بردن اسلام یک کاسه شده‌اند.
 
به عنوان مثال نزدیک شدن مذاهب مسیحی به یک‌دیگر با توجه به اختلاف مذهبی شدیدی که میان کاتولیک و پروتستان هست و هم‌چنین نزدیک شدن یهودیان و مسیحیان با وجود دشمنی تاریخی و مذهبی تا آن جا که یکی از عوامل مهم مصلوب شدن مسیح را اهل یهود می‌دانند و اتحاد کشورهای اروپایی با یک‌دیگر با وجود جنگ‌ها، کشتارها و درگیری‌های قومی، سیاسی و ایدئولوژیکی که بین کشورهای اروپایی وجود داشته همه و همه حاکی از این اتحاد شوم می‌باشد.
 
ضرورت ایجاد همبستگی از منظر قرآن
 
قرآن کریم به عنوان یکی از دو ثقل اکبر در آیات متعددی مسلمانان را از تقرفه، نهی کرده است و به آن‌ها دستور صبر در برابر هم‌دیگر را داده است. خداوند در سوره‌ی انفال، آیه‌ی 46 می‏فرماید: «... وَ لا تَنازَعُوا فَتَفْشَلُوا وَ تَذْهَبَ ریحُکُم وَاصْبِرُوا أِنَّ الله مَعَ الصَّابِرین؛ و همه با روح وحدت ایمانی پیرو فرمان خدا و رسول باشید و هرگز راه تفرقه را نپیمایید که در اثر آن ضعیف شده و قدرت و عظمت شما نابود می‏شود و یک دل و صبور باشید که خدا با صابران است.» در اثر اختلاف، شیرازه‌ی یک جامعه از هم می‌پاشد و مولود شوم اختلاف حالت ضعف و عقب ماندگی فرسایشی است. زمانی که بذر تفرقه در افراد و گروه‌ها پاشیده شود، آنان در برابر حوادث آن چنان سست و ضعیف می‌شوند که امید هیچ پایداری آنان در برابر مشکلات نیست و این دقیقاً همان چیزی است که دشمن هر جمعیتی به دنبال آن است.
 
در جای دیگر قرآن کریم می‌فرماید: «وَاعْتَصِمُوا بِحَبْلِ اللَّهِ جَمیعاً وَ لا تَفَرَّقُوا؛[4]همگى به ریسمان (دین) خدا چنگ بزنید و پراکنده و گروه گروه نشوید.»  در این آیه به دو چیز امر شده است، یکی اعتصام و چنگ زدن به ریسمان الهی و دوم اجتماع بر این کار. مقام معظم رهبری در شرح این آیه می‌فرمایند: «اعتصام به حبل‏اللَّه براى هر مسلمان یک وظیفه است؛ اما قرآن اکتفا نمى‏کند به این که ما را به اعتصام به حبل‏اللَّه امر کند، بلکه به ما مى‏گوید که اعتصام به حبل‏اللَّه را در هیأت اجتماع انجام بدهید؛ «جمیعاً»، همه با هم اعتصام کنید و این اجتماع و این اتحاد، یک واجب دیگر است. بنابراین، علاوه بر این که مسلمان باید معتصم به حبل‏اللَّه باشد، باید این اعتصام را به همراه دیگرِ مسلمان‌ها و هم دست با آن‌ها انجام دهد.»[5]
 
راهکارهای عملی برای رسیدن به وحدت عملی
 
اگر مسلمانان جهان توجه کنند که دشمنان اسلام همواره در صدد توطئه چینی و ایجاد تفرقه در امت اسلامی هستند تا از این جدایی استفاده‌ی ابزاری کنند و ملل مسلمان را استعمار نمایند. مسلمانان جهان برای مقابله با این توطئه‌ها استراتژی را در پیش خواهند گرفت و بدان ملتزم خواهند شد. در این جا به تعدادی از این راهکارها اشاره می‌کنیم:
 
1. توجه به نقاط مشترک
 
یکی از عوامل بسیار مهمی که در جهان معاصر می‌تواند موجب وحدت بین دو گروه شیعه و سنی شود، توجه به نقاط مشترک یک‌دیگر است. مسایل مورد اتفاق میان این دو مذهب، بسیار فراوان‌تر از موارد اختلافی است، اما متأسفانه غالباً مسایل مورد اختلاف مورد توجه قرار گرفته و اعتقادهای مشترک به ‌کلی نادیده انگاشته شده‌اند. توحید، نبوت، معاد (اصول دین) و از سوی دیگر نماز، روزه، خمس، زکات، حج، جهاد، امر به معروف و نهی از منکر (فروع دین)، قبله، قرآن و بسیاری موارد دیگر از جمله چیزهایی هستند که می‌توانند به عنوان عوامل مشترک میان مسلمانان مطرح باشند که متأسفانه همه‌ی آن‌ها به بوته‌ی فراموشی سپرده شده‌اند.
 
2. تقویت و تأکید بر سرنوشت مشترک امت ‌اسلامی
 
جهان اسلام بخش بزرگی از جغرافیای انسانی و سیاسی جهان را به خود اختصاص می‌دهد. در این جغرافیای بزرگ، امت‌ اسلامی دارای سرنوشت اجتماعی مشترک می‌باشد. از نظر اعتقادهای اسلامی، اهتمام به امور مسلمین و رسیدگی به وضعیت نابسامان برادران و خواهران مسلمان در تمام عالم، یکی از وظایف مسلمانان محسوب می‌گردد. مسلمانان باید نسبت به وضعیت برادران دینی خویش احساس مسؤولیت نموده و خود را در رنج و درد آنان شریک بدانند. گسترش و تقویت روحیه‌ی هم‌دردی و هم سرنوشتی در نهایت زمینه‌های انسجام بیش‌تر و اتحاد عملی مسلمانان را فراهم می‌سازد.
 
3. دوری از خرافه‌ها و دلبستگی‌های بی‌پایه
 
یکی از راه‌های مقابله با توطئه‌ی دشمن که موجب وحدت می‌گردد، زدودن خرافه‌ها و دلبستگی‌های بی‌پایه و اساس از ساحت مذهب است. بدعت زدایی نقش بسیار مهمی در سلامت مذهب و بالا بردن ظرفیت تعامل آن دارد. تعصب بر روی مظاهر غلط که جزو دین نیستند و از اوهام، خواب و آداب و رسوم محلی سرچشمه گرفته‌اند با جریحه‌دار کردن چهره‌ی دین و دین‌داران، راه را بر هرگونه اتحادی می‌بندد. یکی از این راه‌ها، اعلام برائت شیعه از غلات و برائت اهل سنت از نواصب و دشمنان اهل بیت است که توهین به ائمه‌ی شیعه را جزو عبادت می‌دانند.
 
4. آگاهی بخشیدن نسبت به دشمن مشترک و تهدیدها
 
توجه دادن مسلمانان، نویسندگان و عالمان دینی به این خطر و تهدید مشترک، آنان را از رفتن به سوی اختلاف‌های جزیی برحذر داشته و متوجه دفاع دسته‌جمعی و مشترک از کلیت نظام اسلامی و اعتقادهای دینی می‌سازد. امروز امت ‌اسلامی با تهدیدهای مشترک سیاسی، اقتصادی و فرهنگی روبه‌رو است. تهدید فرهنگی که اعتقادهای دینی مسلمانان را به چالش می‌طلبد، از مهم‌ترین تهدیدهای جهان کنونی است که کلیت اندیشه و تفکر اسلامی را به مبارزه می‌طلبد. این تهدیدها از مرزهای جغرافیایی، ملی، مذهبی و قومی عبور نموده و هویت مشترک امت ‌اسلامی را که همانا دین‌داری و پای‌بندی به نظام ارزشی اسلام است، زیر سؤال می‌برد. بنابراین، اندیشمندان مسلمان وظیفه دارند تا در راستای حراست از دین‌داری و ایمان باوری به عنوان هدف مشترک در سنگر واحدی به نام حراست از دین‌داری قرار گیرند. این امر نیز به نوبه‌ی خود تمثیل عینی اخوت و برادری اسلامی خواهد بود.
 
5. حفظ حرمت مقدسات مذاهب اسلامی
 
از مسؤولیت‌های علمای شیعه و سنی جهت وحدت میان مسلمانان آن است که آشکارا بر حرمت هرگونه اهانت یا تجاوز به جان، مال، ناموس و یا تکفیر هر یک از فرق اسلامی تأکید ورزیده و این گونه اقدام‌ها را به منزله‌ی هتک حرمت به ساحت تمام مسلمانان به شمار آورند. قرآن کریم در حرمت توهین به اعتقادهای یک‌دیگر و نهی از آن می‌فرماید: «ولا تسبوا الذین یدعون من دون الله فیسبوا الله عدواً بغیر علم کذالک زینا لکل امه عملهم؛[6]هرگز به بت پرستانی که غیرخدا را می‌خوانند، اهانت نکنید زیرا آنان نیز به خدای شما از روی جهل اهانت می‌کنند. این چنین ما برای هر امتی عملشان را زینت داده‌ایم.»
 
 در جنگ صفین «حجر بن عدی» و «عمر بن حمق خزاعی» بیرون آمدند و به اظهار تنفر و لعنت بر شامیان پرداختند. امام علی(علیه‌السلام) به ایشان پیام فرستاد: «از آن چه در باره‌ی شما گزارش می‌دهند دست بکشید و زود نزد من آیید. چون آن دو آمدند گفتند: یا علی! مگر حق با ما نیست؟ فرمود: چرا؛ گفتند: مگر آن‌ها باطل نیستند؟ فرمود: چرا؛ گفتند: پس از چه رو ما را از دشنام گویی به آنان باز می‌داری؟ امام علی(علیه‌السلام) فرمود: «کرهت لکم ان تکونوا لعانین شتامین؛ روا ندانستم بر شما که نفرین‌گر و دشنام‌گو باشید.»[7]
 
وظیفه‌ی مسلمانان است که ویژگی‌های مثبت اعتقادهای خود را به جای توهین به مقدسات سایر ادیان و مذاهب ذکر کنند. اگر امروزه امت ‌اسلامی و عالمان مسلمان در موارد اختلاف نظر فقهی، بر نظریات هم‌دیگر اصل احترام متقابل و معذوریت شرعی را مورد توجه قرار دهند، به یقین تفاوت نظر فقهی نه تنها مانع اخوت و برادری آنان نخواهد شد، بلکه زمینه‌های رشد و تعالی فقه اسلامی را نیز فراهم خواهد ساخت.
 
6. برگزاری جلسات علمی مشترک از سوی عالمان و روشنفکران دینی
 
شکی نیست که تعامل‌های فکری و تضارب آرای میان اندیشمندان و علمای شیعه و سنی یکی از عوامل دوری آنان از ذهنیت‌های منفی و بالتبع آنان در امت ‌اسلامی است. بدین منظور، برگزاری نشست‌های علمی مشترک که عالمان شیعه و سنی در کنار هم به طرح دیدگاه‌ها و نقطه نظرهای اسلامی و دینی بپردازند، نقش مهمی را در ایجاد وحدت اسلامی و تقریب بین مذاهب ‌اسلامی خواهد داشت. درک درست از نقطه نظرهای فقهی و دینی عالمان مسلمان شعیه و سنی از هم دیگر در نهایت به گسترش نقاط اشتراک و کم ‌رنگ گردیدن تفاوت‌های جزیی در مسایل فقهی کمک نموده و زمینه‌های تحقق عملی اخوت اسلامی را فراهم می‌سازد. تدوین آثار مشترک در قالب کتاب، مجله و روزنامه میان علمای مذاهب شیعه و سنی، نیز از عوامل وحدت‌بخش می‌باشد.
 
پدیده‌ی تکفیر، آسیبی جدی در راه وحدت
 
پدیده‌ی تکفیر و تکفیرگرایی با روح اسلام و آموزه‌های نبوی همخوانی ندارد و با فرهنگ اسلامی بیگانه است و در تاریخ اسلام نه تنها نشانی از آن دیده نشده بلکه فرهنگ اسلامی از آن تبری جسته و به مقابله با آن برخاسته است. در زمان حیات پیامبر اسلام(صلی‌الله‌علیه‌وآله) این مسأله رایج نبوده و خود آن حضرت به کسی یا گروهی نسبت کفر نداده است و این مطلب پس از وفات آن حضرت رواج یافت و مهم‌ترین هدف و انگیزه‌ی تکفیر را می‌توان رسیدن به قدرت و منافع شخصی و سیاسی دانست.
 
تکفیر و تکفیرگرایی را می‌توان عامل اصلی رواج انحراف‌های فکری و اجتماعی و ایجاد ظلم، فساد و محروم شدن عده‌ای از مسلمانان از حقوق اجتماعی خود برشمرد. بیش‌ترین درگیری‌ها بین مسلمانان ریشه در رویکرد و آموزه‌های مذهبی ندارد بلکه متأثر از مسایل اجتماعی و رشد تعصب‌های مذهبی است، زیرا آموزه‌های عموم مذاهب اسلامی بر خلاف مشی برخی از پیروانشان نه تنها مشوق درگیری‌های مذهبی و گسترش تکفیر در بین مسلمانان نیستند؛ بلکه مسلمانان را به اتحاد، همدلی و رفع اختلاف‌ها فرا می‌خواند.
 
خوارج نخستین گروهی هستند که اندیشه‌ی تکفیر و تکفیرگرایی را در اسلام رواج دادند و پس از آن تابعان فکری خوارج مانند اهل حدیث، سلفی‌ها و بالاخره وهابیت به رهبری «محمدبن عبدالوهاب» عوامل اصلی گسترش فکر تکفیر در جهان اسلام قلمداد شده‌اند. بر اساس دیدگاه تمامی مذاهب اسلامی، هر کس به توحید و اصول دین اسلام اعتقاد زبانی داشته باشد، مسلمان و خون او محترم است و نمی‌توان با ادله‌ی ظاهری و غیرعلمی کسی را مرتد و کافر شمرد و براساس آن به قتل او اقدام نمود.
 
تفکرهای محمدبن عبدالوهاب و پیروان افراطی وی مورد نقد جدی است که براساس این تفکرها گروهی از مسلمانان به ویژه شیعیان را به خاطر برخی از عقاید مذهبی و مراسم دینی مانند زیارت و عزاداری و توسل به اهل بیت(علیه‌السلام) مشرک و کافر می‌خوانند و ریختن خونشان را مباح می‌شمرند. با نگاه به دیدگاه‌های سایر مذاهب و علما، افکار و رفتار تکفیرگرایی وهابیت هم مورد نقد است و این گروه مطرود تمامی مذاهب اسلامی اعم از شیعه و اهل سنت می‌باشد.[8]
 
تکفیر و تکفیرگرایی را می‌توان عامل اصلی رواج انحراف‌های فکری و اجتماعی و ایجاد ظلم، فساد و محروم شدن عده‌ای از مسلمانان از حقوق اجتماعی خود برشمرد. بیش‌ترین درگیری‌ها بین مسلمانان ریشه در رویکرد و آموزه‌های مذهبی ندارد بلکه متأثر از مسایل اجتماعی و رشد تعصب‌های مذهبی است، زیرا آموزه‌های عموم مذاهب اسلامی بر خلاف مشی برخی از پیروانشان نه تنها مشوق درگیری‌های مذهبی و گسترش تکفیر در بین مسلمانان نیستند؛ بلکه مسلمانان را به اتحاد، همدلی و رفع اختلاف‌ها فرا می‌خواند.
 
 
نقش مسؤولین در انسجام وحدت
 
1. توزیع عادلانه‌ی ارزش‌ها
 
 امام علی(علیه‌السلام) در فرمانش به مالک اشتر درباره‌ی رعایت حال مردم مصر می‌فرماید: «مهربانی بر خلق و دوستی ورزیدن با آنان را برای دل خود پوششی گردان و هم‌چون جانور شکاری مباش که خوردنشان را غنیمت شماری زیرا خلق دو دسته‌اند: دسته‌ای که برادر دینی تو هستند و دسته‌ای دیگر که در آفرینش با تو یکسانند.»[9]
 
 باید همه‌ی انسان‌ها اعم از شیعه و سنی از حقوق شهروندی یکسان برخوردار باشند و منابع ثروتی و قدرتی عادلانه میان آن‌ها توزیع شود تا هر کسی بتواند به آن چه لایق و شایسته‌ی آن است، نایل گردد. مسؤولین باید حقوق شهروندی هر فردی را که به عنوان تابع یک دولت از آن برخوردار است، رعایت کرده و مصادیق آن از جمله حقوق برخورداری از مسکن، آموزش و بهداشت مناسب و حقوقی مانند حق دادرسی عادلانه و ... را رعایت کنند. این امر پیوند قلبی گروه‌های اقلیت و اکثریت را مستحکم‌تر کرده و آن‌ها را بیش از پیش به یک‌دیگر نزدیک می‌سازد. چنان که امام علی(علیه‌السلام) در نامه‌اش به مالک اشتر او را ملزم به رعایت حقوق کامل انسان‌ها (با صرف نظر از اعتقاداتشان) کرده بود.
 
2. نظارت جدی بر عملکرد گروه‌های تندرو و احساساتی
 
در هر فرقه و مذهب، افراد یا گروه‌هایی شکل می‌گیرند که نسبت به مرام مسلک خود دیدگاهی احساسی داشته و به دور از عقل، منطق و بصیرت کافی به دفاع از اعتقادهای خود همت می‌گمارند. این مسأله در مذاهب اسلامی نیز وجود دارد و برخی اشخاص یا گروه‌ها بدون در نظر گرفتن مصلحت کشور و جامعه به طرح دیدگاه‌های خود می‌پردازند و برای عملی شدن این نظرها دست به اقدام‌های نسنجیده می‌زنند. در کشور ما نیز متأسفانه تجربیات تلخ و ناگواری از برخورد تکفیری و افراطی در میان مذاهب ‌اسلامی از سوی برخی از افراد و حلقه‌ها به نام مذهب خاص، تجربه شده است که مسؤولین باید نگاه ویژه‌ای به این مسأله داشته باشند و این موارد را محدود و در مورد فعالیت‌های آنان نظارت جدی داشته باشند.
 
3. نظارت بر ساخت برنامه‌های صدا و سیما و رسانه‌های گروهی
 
در جهان امروز که عصر ارتباطات است، رسانه‌های جمعی نقش سازنده‌ای در برقراری ارتباط سازنده و طرح دیدگاه‌های صحیح و یا بالعکس ایجاد تنش در گروه‌های اجتماعی ایفا می‌کنند. موضوعات رسانه‌های دنیا عمدتاً به دو موضوع اطلاع رسانی و اوقات فراغت و سرگرمی معطوف است. اگر مباحث اقتصادی، سیاسی، اجتماعی و فرهنگی مطرح می‌شود در دل همین دو موضوع، مطرح می‌گردد. رسانه‌ی صدا و سیما افزون بر آن دو رویکرد، باید بحث آموزش و ارشاد را به عهده داشته باشد. اگر در تولید برنامه‌هایی که در آن‌ها چه از لحاظ آموزشی یا ارشادی بحث وحدت اسلامی نادیده انگاشته شود، به خاطر حجم وسیع بینندگان آثار تخریبی و تفرقه انگیزی بسیار بیش‌تر و خطرناک‌تر است از این رو باید در مورد نظارت بر این سازمان، تمهیدات جدی در نظر گرفته شود.
 
5. نظارت بر فعالیت‌های نویسندگان و محصولات فرهنگی
 
نویسندگان کشورهای اسلامی در جهت آگاهی بخشی آنان از توطئه‌های دشمن در نفاق‌افکنی و از هم گسیختگی امت اسلامی که موجب ضعف و ناتوانی آن‌ها شده است، نقش حساس و تعیین کننده‌ای داشته و دارند. آن‌ها به دلیل شیوایی و بلاغت تمام، همراه با روحی حماسی و عاطفی می‌توانند دولت‌ها و ملت‌های اسلامی را در تحقق وحدت یاری نمایند و یا بالعکس موجب تفرقه و ایجاد تنش‌های اجتماعی دینی شوند. به خاطر این امر، نظارت جدی بر فعالیت‌های آن‌ها که در قالب نشریات و کتبی که بوی تفرقه و تحریک احساسات اهل سنت و یا اهل تشیع از آن‌ها به مشام می‌رسد، بسیار ضروری است.
 
حضرت امام خمینی(ره) در پیامی که به مناسبت 22 بهمن و سالگرد پیروزى انقلاب اسلامى به مردم می‌دهد، این مسأله را گوش زد نموده و می‌فرمایند: «علما و دانشمندان سراسر جهان به ویژه علما و متفکران اسلام بزرگ، یک دل و یک ‌جهت در راه نجات بشریت از تحت سلطه‌ی ظالمانه‌ی این اقلیت حلیه ‌باز و توطئه‌گر که با دسیسه‌ها و جنجال‌ها سلطه‌ی ظالمانه‌ی خود را بر جهانیان گسترده‌اند، به پا خیزند و با بیان و قلم و عمل خود خوف و هراس کاذبی را که بر مظلومان سایه افکنده است، بزدایند و این کتاب‌هایی را که اخیراً با دست استعمار که از آستین کثیف این بردگان شیطان منتشر شده و دامن به اختلاف بین طوایف مسلمین می‌زنند، نابود کند و ریشه‌ی خلاف که سرچشمه‌ی ‌همه‌ی گرفتاری مظلومان و مسلمانان است را برکند و یک‌ دل و یک سو بر این رسانه‌های گروهی که در بیش‌تر ساعات شب و روز به فتنه‌انگیزی و نفاق‌افکنی و دروغ‌پردازی و شایعه‌سازی عمر خود را می‌گذرانند، پرخاش کنند.»[10]
 
پیروان مذاهب ‌اسلامی حق دارند به طور آزادانه از آموزه‌ها و تعالیم مذهبی خویش تبلیغ نمایند. اما نه منطق اسلامی و نه مصلحت جهان اسلام و نه اصل اخوت و برادری به هیچ کس اجازه نمی‌دهد که از تبلیغات منفی برضد سایر مذاهب‌اسلامی استفاده نماید. جلوگیری از برخوردهای متعصبانه که نه به نفع مذهب است و نه به نفع دین اسلام، از وظایف مهم علمای اسلامی بوده و گام مهمی در راستای تحقق اخوت اسلامی است.(*)
 
علمدارجنگ نرم.کرمانشاه

           
جمعه 30 دی 1390برچسب:, :: 11:38
رضاسلطانی
از 1200 نشانه‌ آخرالزمان تنها 5 نشانه باقی مانده است

مسئول موسسه فرهنگی موعود عصر (عج) گفت: طبق گفته اکثر محققان از یک هزار و 200 نشانه‌ آخرالزمان تنها پنج نشانه باقی مانده است.

اسماعیل شفیعی سروستانی دوشنبه شب در همایش آخرالزمان که در دانشگاه بین‌المللی امام خمینی (ره) برگزار شد، اظهار داشت: در شرایطی که امروز همه مردم جهان به سر می‌برند، هیچ سوالی جدی‌تر از این نیست که آیا آخرالزمانی که همه ملل در هر گروه و مذهبی از آن می گویند مصداقش امروز است...
وی ادامه داد: با وجود اینکه گوش‌های زیادی در جهان برای شنیدن در خصوص این موضوع آماده است ولی ما از آن زیاد سخن نمی‌گوییم برای نمونه در دانشگاهی مانند دانشگاه بین‌المللی که به نام امام خمینی (ره) مزین است و در شهری مانند قزوین که شهری با سابقه فرهنگی است و در نقطه مرکزی ایران واقع شده است دو واحد درس اختیاری در خصوص آخرالزمان، فرجام‌شناسی وجود ندارد.


مسئول موسسه فرهنگی موعود عصر (عج) اضافه کرد: این جای تأمل دارد که چرا موضوعی که در جهان امروز در رأس همه مباحث جدی است ذهن جوانترین گروه اجتماعی در این جامعه درگیر آن نیست و این مبحث بزرگ است و چگونه چشم‌ها از روی موضوعی به این مهمی و بزرگی چرخیده و متوجه آن نیست.
 


*تدریس رشته آخرالزمان شناسی در 257 دانشگاه در آمریکا
وی افزود: 130 سال است که در دانشگاه‌های وابسته به کلیسای کاتولیک در رشته آخرالزمان‌شناسی فارغ‌التحصیل دارند و در ایالات متحده آمریکا بیش از 257 کالج و دانشگاه در این رشته وجود دارد و اگر این موضوع مهمی نیست چرا باید در سرزمینی که گاهی گمان می‌کنیم عاری از مذهب است، این تعداد دانشگاه و کالج در رابطه با این رشته وجود داشته باشد.
شفیعی سروستانی عنوان داشت: بسیاری از دانشگاه‌ها در ایران در رشته‌های هنری، سینمایی، کارگردانی و بازیگری مشغول به آموزش هستند.وی اعلام کرد: بسیاری از برنامه‌های رسانه‌های این سرزمین توسط همین بازیگران که بسیاری مانند دلقک‌ها فقط بالا و پایین می‌پرند و به اسم تهیه‌کنندگی و کارگردانی و سناریست، حد و اندازه سناریو آنها از چارچنگولی بالا نمی‌رود، هزاران ساعت شب و روز را به بیهوده‌گویی در مباحث مبتذل و حیات مردم عام کوچه و بازار را به خود مشغول می‌کنند.
 


*فیلمی در کشور ما با موضوع آخرالزمان ساخته نشده است.
این محقق در زمینه مهدویت عنوان داشت: این در حالی است که در آن سوی دریای مدیترانه در دهه 90 بیش از 60 درصد پرفروش‌ترین فیلم‌های هالیوود در خصوص آخرالزمان است و آیا ساخت فیلم‌هایی با چنین موضوعاتی برای سرگرم کردن مردم است.
وی ادامه داد: ولی ما در کشورمان فیلمی با این موضوع و مفهوم نداریم و نسبت به این موضوع غفلت کرده‌ایم در حالی که ذهن‌ها درگیر این موضوع است.


شفیعی سروستانی با اشاره به نگاه عام مردم به آخرالزمان توضیح داد: مردم ما زمانی که گرانی، سختی معیشت و بیماری در زندگیشان پدیدار می‌شود، زمانی که دچار خشکسالی می‌شوند می‌گویند آخرالزمان است، یعنی آخرالزمان را چیزی مساوی با بلا، آفت و بحران می‌شناسند.


* آخرالزمان تعداد حوادث افزایش و زمان آنها به هم نزدیک می‌شود.
وی افزود: ولی آیا آخرالزمان به معنای بحران است، آخرالزمان به معنای بحران، جنگ و آفت نیست، آخرالزمان قسمت واپسین از دورانی است که به قیامت پیوندد و از نظر ما آخرالزمان از زمان مبعوث شدن پیامبر آغاز و به ظهور موعود و سپس قیامت می‌انجامد.
مسئول «موسسه فرهنگی موعود» یادآور شد: پیامبر (ص) فرموده‌اند برگزیده شدم در حالی که میان من و قیامت فاصله نیست، همان سان که میان دو انگشت فاصله است اما از آنجا که در این ظرف زمانی حوادث بزرگ نزدیک به هم روی می‌دهد مردم عادت کرده و آخرالزمان را مساوی با بحران می‌شناسند.


وی اضافه کرد: پیامبر فرموده‌اند که نشانه‌هایی در آخرالزمان وجود دارد که مانند دانه‌های تسبیح یکی یکی می‌افتد و به آخرین دانه یعنی ظهور می‌انجامد و هرچه زمان ظهور نزدیک باشد بر تعداد حوادث افزوده می‌شود.


* 7 هزار روایت در خصوص آخرالزمان وجود دارد.
شفیعی سروستانی توضیح داد: در میان همه ملل یعنی صاحبان ادیان آسمانی وجه مشترک ابتدا توحید و سپس موعودگرایی و بلاخره قیامت است و در همه ادیان حجم زیادی از روایات به موضوع موعود اختصاص دارد.


وی اعلام کرد: حجم روایات آمده از 14 معصوم در خصوص آخرالزمان و نشانه‌های ظهور بسیار زیاد است به طوری که 7 هزار روایت راجع به این موضوع داریم و در خصوص نماز و روزه این تعداد روایت نداریم.


مسئول موسسه فرهنگی موعود عصر (عج) خاطر‌نشان ساخت: این تعداد روایت نشان از اهمیت موضوع دارد و بخش عمده‌ای از روایات آخرالزمان توسط پیامبر و در نخستین روزهای بعثت بیان شده است.


وی با اشاره به کارکردهای علائم و نشانه‌های ظهور بیان داشت: این نشانه‌ها و علائم موقعیت بشر را در تاریخ معین می‌کند و مردم می‌دانند که در چه فاصله‌ای از ظهور قیامت قرار گرفتند همچنین هشدار و تذکر، آمادگی یافتن، جلوگیری از یأس و ناامیدی، شناسایی دوست و دشمن از کارکردهای نشانه‌های ظهور است.


شفیعی سروستانی عنوان داشت: ما همواره در تحلیل شرایط دچار مشکل می‌شویم و با تحلیل غلط موضع‌گیری کرده و گاهی با دوست با تصور دشمن بودن درگیر و گاهی با دشمن به تصور دوست بودن ارتباط دوستی برقرار می‌کنیم که این نشانه‌ها موجب می‌شود تا دوست را از دشمن بشناسیم.


*از 1200 نشانه‌ آخرالزمان تنها 5 نشانه باقی مانده است

این محقق در زمینه مهدویت به حوادث آخرالزمان اشاره کرد و گفت: در آخرالزمان حوادث مختلفی روی می‌دهد و پیامبر نیز فرموده‌اند به ناگزیر فتنه‌ای پدید خواهد آمد که هر گاه در نقطه‌ای آرامش پیدا کند، در نقطه دیگری ناآرامی شروع می‌شود و این چنین ادامه می‌یابد تا وقتی که منادی آسمان بانگ برآورد که امیر شما مهدی است.
وی اضافه کرد: یکی از مشخصات فتنه این است که فتنه کور است یعنی اجازه تشخیص نمی‌دهد تا جایی که همه در تشخیص حق و باطل دچار تردید می‌شوند و حتی خواص نیز نمی‌توانند حق و باطل را تشخیص دهند؛ بنابراین تأکید شده است که مواظب باشید که خود را از دست نداده و نابود نشوید.


شفیعی سروستانی یادآور شد: پیامبر فرموده‌اند «شما را به هفت فتنه بیم می‌دهم که بعد از من روی می‌دهد، فتنه‌ای از مدینه، فتنه‌ای از مکه، فتنه‌ای از یمن، فتنه‌ای از شام، فتنه‌ای از شرق، فتنه‌ای از غرب و فتنه آخر فتنه سفیانی است».


وی تصریح کرد: از بیش از یک‌ هزار و 200 نشانه آخرالزمان که در روایات از آن سخن گفته شده طبق گفته همه محققان تمام نشانه‌ها رخ داده و فقط پنج نشانه باقی مانده است که اولین آن «فتنه سفیانی» است.

 


*خروج سفیانی از سوریه برای کشتار شیعیان
مسئول موسسه فرهنگی موعود عصر (عج) ادامه داد: در روایات آمده است سفیانی با حمایت صهیونیست‌ها و غربی‌‌ها در سوریه کودتا می‌کند و سپس یک گروه در سوریه به نام بنی‌کلب از او حمایت می‌کنند و امروز بنی‌کلب جماعتی هستند که بخشی از آنها در ارتش اسرائیل، بخشی در سوریه و بخشی در لبنان زندگی می‌کنند.


وی اضافه کرد: سفیانی جنگی در ترکیه و عراق راه ‌می‌اندازد و شروع به کشتن شیعیان می‌کند و به کوفه می‌رسد و در کوفه بزرگترین اتفاق رخ می‌دهد و چنان شیعیان را می‌کشند به نحوی که همسایه به همسایه رحم نمی‌کند و برای گرفتن پول همسایه خود را شیعه معرفی می‌کند.شفیعی سروستانی یادآور شد: امروز جهان استکبار علیه شیعه به میدان آمده و شیعیان غافل هستند.


وی تصریح کرد: زمانی که درگیری از شام به کوفه می‌رسد از کنار شهر قزوین لشگر سید خراسانی حرکت می‌کند و از منطقه مرکزی ایران عبور کرده و به کوفه می‌رود و در روایات آمده که اگر لشگر خراسانی را یافتید با او همراه شوید از یمن نیز سید یمانی به سوی کوفه می‌آید.


*پیوستن یک میلیون ایرانی در نخستین روز ظهور امام زمان (عج)

مسئول موسسه فرهنگی موعود عصر (عج) اظهار داشت: فرمانده اصلی سپاه خراسانی «شعیب‌بن صالح» است و امروز در طالقان قبری به این نام است که مردم برای زیارت او می‌روند و وزیران، مشاوران و سرداران اصلی امام زمان (عج) همه ایرانی هستند و در روز اول یک میلیون ایرانی به امام می‌پیوندند.


وی افزود: بیان شده که ظهور در سال‌های پر از جنگ رخ می‌دهد و در قرن بیستم 100 میلون نفر در جنگ‌های مختلف کشته شدند و هزینه نظامی جهان امروز 900 میلیارد تا یک ترلیون دلار سال است و هزینه جنگ در جهان 2 میلیون دلار در دقیقه است که اگر 18 روز جنگ متوقف شود سوء تغذیه از کل جهان رفع می‌شود.


شفیعی سروستانی اعلام کرد: هزینه ارتش آمریکا در هر روز یک میلیارد و 250 میلیون دلار است و به خاطر اورانیوم مصرف شده در سلاح‌های غیرمتعارف در عراق مردم عراق به بیماری‌های مهلک دچار شدند و 4 هزار و 468 سال دیگر تاثیرات اورانیوم از عراق از بین می‌رود.

 


*طبق تحقیقات موساد و سیا آیت‌الله خامنه‌ای سید خراسانی است.

مسئول موسسه فرهنگی موعود عصر (عج) گفت: دشمنان خود را برای مقابله آماده کرده‌اند ولی ما غفلت کردیم، در زمان ریاست جمهوری بوش زیر نظر رئیس جمهور، کمیسیونی برای شناسایی امام زمان شکل گرفت.


وی تأکید کرد: 20 روز قبل موساد و سیا اعلام کردند به دنبال امام زمان هستند و اعلام نیز کرده بودند شاید سید خراسانی آیت‌الله خامنه‌ای باشد زیرا در جوانی در خراسان بوده است و سید یمانی نیز سید حسن نصرالله باشد زیر در کودکی در یمن بوده است.


شفیعی سروستانی اضافه کرد: مطالعات آنها در خصوص آخرالزمان صدها برابر ماست ولی دانشگاه‌های ما در این زمینه تعطیل هستند و آنها از واقعه ظهور نگران هستند ولی ما غفلت می‌کنیم.


*وجود یک میلیارد نفر گرسنه و 45 میلیون مبتلا به ایدز نشانه‌ای از آخرالزمان

وی با اشاره به نشانه‌ها و حوادث آخرالزمان بیان داشت: خشکسالی، زلزله، قحطی و گرسنگی از نشانه‌های آخرالزمان است به طوری که در سال 2009 یک میلیارد نفر در دنیا گرسنه هستند هر سال نیز یک هزار زلزله متوسط، 18 زلزله بزرگ و یک زلزله عظیم کره زمین را می‌لرزاند.


مسئول موسسه فرهنگی موعود عصر (عج) ادامه داد: بی‌تقوایی و رواج فحشا و بیماری‌های مختلف نشانه دیگری است به طوری که در حال حاضر 45 میلیون نفر در دنیا مبتلا به ایدز هستند و هر سال 5 میلیون نفر به این تعداد اضافه می‌شود که 5 میلیون و 200 هزار نفر کودک هستند و نیمی را نیز از این جمعیت زنان تشکیل می‌دهند و در کشور ما نیز 60 هزار نفر مبتلا به ایدز هستند که تاکنون 2 هزار و 121 نفر جان باختند.


وی افزود: شیوع ایدز از طریق رابطه جنسی، همجنس‌بازی و افزایش فساد از مسائلی است که در آخرالزمان دیده می‌شود.

 


*حکومت سلمان فارسی در ایران در زمان ظهور امام زمان (عج)
شفیعی سروستانی در ادامه با اشاره به تکالیف مومنان در زمان غیبت توضیح داد: یکی از تکالیف مومنان در زمان غیبت پیدا کردن معرفت و شناخت نسبت به امام است به طوری که در روایات آمده کسی که امام زمانش را نشناسد و بمیرد به مرگ جاهلیت از دنیا رفته است.


وی اضافه کرد: تمسک به دین و صبر و شکیبایی و انتظار فرج و دعا از دیگر کارهایی است که در زمان غیبت باید صورت گیرد تا امام زمان (عج) ظهور کند و خداوند بزرگترین مسئولیت تاریخ را به حضرت مهدی (عج) بزرگترین مرد خود گذاشته است تا برای تحقق عدالت ظهور کند.


این محقق در زمینه مهدویت خاطر‌نشان ساخت: ما باید برای رهایی از فتنه‌ها معرفت خود را افزایش داده و هوشیار باشیم تا امام زمان حکومت خود در زمین برپا دارد و در آن زمان امام حسین (ع)، اصحاب کهف، سلمان فارسی به این امام خواهند پیوست و فقط امام حسین (ع) 300 سال بر روی زمین خلافت خواهد کرد.
وی اعلام کرد: با تشکیل حکومت، سلمان فارسی در ایران حاکم خواهد شد و حکومت امام زمان در کوفه شکل می‌گیرد.

منبع :فارس

علمدارجنگ نرم.کرمانشاه

           
جمعه 30 دی 1390برچسب:, :: 11:38
رضاسلطانی


از بودن خسته ام. از درک واژه ی حیات ناتوانم.در اندوه خویش غرق شده ام
.سرشار از تکرارم در این سکون زندگی. سر گردان وبی پناه بر روی دایره ی کم رنگ خلقت درجا میزنم
. به نگاه آفتاب مشکوکم چرا که روزی بی رحما نه بر خورشید عالم تا ب خیره شده بود. از زلالی وصداقت آ ب بی زارم چرا که به شفافی نگاه عباس رحم نکرد.
خدایا صبورا مهربانا چهل روز است که از عاشورا میگذرد قلب جها ن دیگر نای تپیدن ندارد. پس غیرت آسمان کجا رفته؟ زمین چقدر گستاخانه هنوز به زندگی ادامه میدهد. یک اربعین از اوج نامردی میگذرد. یک اربعین است که سر امام مظلومیت بر نیزه رفت و آسمان دیده و زمین تاب آورده.
در سکوت وهم انگیز خیال بغض دلم میشکند گریه امان نگاهم را بریده است. قلبم در سینه پرپر میزند و مظلومیت عباس و اقتدار علی اصغر را آه میکشد.
خداوندا اینک باز اربعین حسین آمده است. باز عرق شرم پیشانی انسانیت را نمناک کرده است . باز بشر از وجود خویش خجالت زده میشود. و باز مثل همیشه امام رئوف و مهربان ما حسین بن علی نگاه بخشایشگر خویش را بر بشر میتاباند و بر حاجات ما آمین میگوید.
دلم دیگر از داغ علی اصغر مرده است حالا چگونه این دل میتواند در تولد دوباره زمین لبخند بزند؟ کدام تولد؟ کدام زندگی؟ کدام امید ؟ اصلا مگر میشود بعد از حسین به زندگی ادامه داد؟ نه نمیشود............
زندگی ما بعد از حسین عین محکومیت است. ای کاش از خجالت آب میشدیم تا هیچ گاه روی سیاه ما بر نگاه مادرش زهرا نیفتد. آخر هیچ جای دنیا این رسم امانت داری نیست. هیچ جای جهان این رسم اربا ب و بندگی نیست. بیایید به تمام دنیا فخر بفروشیم برای داشتن چنین اربابی . بیایید آن طور که باید لطفش را پاس داریم و حرمتش را نگاه داریم .


اربعین حسینی رابه تمام عاشوراییان تسلیت میگوییم

علمدارجنگ نرم.کرمانشاه

           
جمعه 30 دی 1390برچسب:, :: 11:38
رضاسلطانی
كجايند اصحاب آخرالزماني حسين؟ این روزها چه روزهای عجیبی است. همه مستقیم و غیر مستقیم،با اشاره،مبارزه ی تو را نشان می دهند؛آنجا که در برابر بی عدالتی و بدعت ها ایستادی تا صراط مستقیم تاریخ گم نشود.آنجا که تعفن حکومت طاغوت، ریشه ی شجره ی هدایت را تهدید می کرد،خون تو بود که آن را بیمه ی ابدی کرد.حسین جان! ظهر آن روز چه کردی که عالم،مبهوت تو شده است؟ گویا عالم ملکوت،ظهر آن روز،دیدنی تر از عالم ناسوت شده بود.وای خدای من!چه اشتباهی!عالم ملکوت قبل از ظهر آن روز،دیدنی تر از عالم ناسوت شده بود. ملائکه از سؤالشان خجالت زده بودند؛ از اینکه پرسیده بودند"چرا باید به آدم سجده کنند؟" آنها از سرگذشت تو و یارانت در کربلا بی خبر بودند. آنها از رجزخوانی علی اصغرت بر روی دستان رهبرش بی خبر بودند.آنها نمی دانستند صدای گریه ی طفل شش ماهه نه به خاطر تیر سه شعبه،بلکه به خاطر غریبی حسین است.آنها تکبیر حمایت تو از شمشیر زدن علی اکبرت،وسط میدان جنگ را نشنیده بودند.آنها نگاه شرمنده ی عباس به مشک تیر خورده و خالی،زمانی که به بچه ها فکر می کرد را ندیده بودند. آنها آوارگی و اسارت عقیله ی بنی هاشم،خواهرت،را ندیده بودند.نمی دانم حسین جان! آن لحظه که خیمه های در حال سوختن را می دیدی و زیر لب می گفتی "الهی رضاً برضاک"ملائکه در چه حالی بودند. حسین جان!ما فرزندان پسرت خمینی و علمدارش خامنه ای هستیم.پسرت به عالم ثابت کرد که"این محرم و صفر است که اسلام را زنده نگه داشته".روح الله بر پیمان پروردگارش پایدار ماند.پیمانی که از علمای امت گرفته شد که در برابر بی عدالتی سکوت نکنند و در برابر سیری ظالمان و گرسنگی مظلومان،بی تفاوت نباشند.این پیمان نه تنها پیمان خداست با علما،بلکه پیمان فطرت است با انسانها.مخالفت فطرت انسانها با بی عدالتی،شیعه و سنی و مسلمان و مسیحی نمی شناسد.حال چه بی عدالتی ای بزرگ تر از حکومت ظلم؟حکومت ظلم،حکومت ظلم است،فرقی ندارد یزید باشد یا بن علی و مبارک و عبدالله.اگر قرار است جامعه سقوط کند،محمد رضا پهلوی می شود یزید بن معاویه. اگر قرار است برای مقام و پول وشهوت،عدالت طلبان و آزادی خواهان کشته شوند،فرقی ندارد در میدان آزادی باشد یا التحریر و لؤلؤ. حسین جان فرزندت به ما یاد داد که"ما ملت گریه ی سیاسی هستیم که با همین اشک ها سیل جریان می دهیم و خورد می کنیم سدهایی که در برابر اسلام ایستاده است"و چه سدی بزرگتر از سد دیکتاتورهای دست نشانده ی کشورهای اسلامی.حسین جان کمکمان کن که به یاری تمام آزادی خواهان و عدالت طلبان جهان برویم و برایشان از شهدایمان بگوییم؛از فکه و دوکوهه و شرهانی.از سرداران بی سر بگوییم،از آنهایی که در عمل نشان دادند که مرگ با عزت شیرینتر از زندگی با ذلت است.چه ذلتی بالاتر از ذلتِ زندگی زیر سایه ی طاغوت؛پس زنده باد مرگ!زنده باد مرگی که در راه خدا باشد.زنده باد مرگی که ما را از حکومت ظلم به حکومت نور رساند...این فریاد"هل من ناصرٍ"است که از همه جای دنیا شنیده می شود. از مؤمنین مردانی هستند که بر سر عهدی که با خدا بستند،صادقانه ایستادند؛بعضی پیمان خود را به آخر بردند(و در راه او شربت شهادت نوشیدند)و بعضی دیگر در انتظارند؛و هرگز تغییر و تبدیلی در عهد و پیمان خود ندادند. حسین جان کمکمان کن که با تمام توان از پتانسیل ماه تو در هر چه بیشتر شناساندن انقلاب خودمان و کمک به انقلاب های منطقه و موج عدالت خواهی جهان استفاده کنیم.دعایمان کن تا تکلیف تاریخی امان را ادا کنیم؛ما نمی دانیم اما شاید این حرکت جزء آخرین پازلهای باقی مانده در طرح زمینه سازی ظهور فرزندت باشد. والعاقبة للمتقين علمدارجنگ نرم.کرمانشاه

           
جمعه 30 دی 1390برچسب:, :: 11:38
رضاسلطانی

هدف عالى قیام امام حسین علیه السلام از زبان خود امام (ع)

قیام مقدس و پرشکوه امام حسین(ع)ریشه در انحراف هاى بـنیادى و اساسى در جـامعه اسلامى داشت. این انحراف ها زائیده انحراف حکومت اسلامى از مسیر اصلى خود از سقیفه به بـعد بـود. که پس از شهادت على(ع)کلا بـه دست سلسله سفیانى و حزب ضد اسلامى اموى افتاد. بـه گواهى اسناد تاریخى، سران این حزب هیچ اعتقادى بـه اسلام و اصول آن نداشتند(1). و ظهور اسلام و به قدرت رسیدن پیامبر اسلام(ص)ر، جلوه اى از پیروزى تـیره بـنى هاشم بـر تـیره بـنى امیه، در جریان کشمکش قبیلگى در درون طایفه بـزرگ قریش مى دانستند(2)

و بـا یک حـرکت خـزنده، بـه تـدریج در پـوشش اسـلام بـه مناصب کلیدى دسـت یافتند() و سرانجـام از سال چهلم هجـرى، حکومت اسلامى و سرنوشت و مقدرات امت اسلامى به دست این حزب افتاد و پس از بیست سال حکومت معاویه، و بـه دنبـال مرگ وى، پـسرش یزید بـه قدرت رسید که اوج انحراف بـنیادى، و جلوه اى آشکار از ظهور ((جاهلیت ))در پوشش ظاهرى اسلام بود(3).امام حـسـین(ع)نمى تـوانسـت در بـرابـر چـنین فاجـعه اى سکوت کند و احساس وظیفه مى کرد که در بـرابـر این وضع، اعتـراض و مخالفت کند. سخنان، نامه ها و سایر اسنادى که از امام حسین(ع)به دسـت ما رسـیده، بـه روشنى گویاى این مطلب اسـت. این اسناد بـیانگر آن است که از نظر امام، پـیشوا و رهبـر مسلمانان شـرائط و ویژگى هایى دارد که امویان فـاقـد آنها بـودند و اسـاس انحراف ها و گمراهیها این بود که عناصر فاسد و غیر لایق، تکیه بر مسند خلافت اسلامى و جایگاه والاى پـیامبـر زده بـودند و حاکمیت و زمامدارى آنه، آثار و نتائج بـسیار تلخ و ویرانگرى بـه دنبـال آورده بود. چـند نمونه از تـاءکیدهاى امام در این بـاره یادآورى مى شـود:

ویژگى هاى پیشواى مسلمانان

1- در نخستین روزهایى که امام حسین(ع)در مدینه، بـراى بـیعت جهت یزید، در فشار بود، در پاسخ ولید که پیشنهاد بیعت بـا یزید را مطرح کرد، فـرمود: اینک که مسـلمانان بـه فـرمانروایى مانند یزید گرفتار شده اند، باید فاتحه اسلام را خواند(4)

2- امام ضمن پاسخ نامه هاى کوفیان، نوشت:
...
امام و پیشواى مسلمانان کسـى اسـت که بـه کتـاب خـدا عمل نموده راه قسط و عدل را در پـیش گیرد و از حـق پـیروى کرده بـا تمام وجود خویش مطیع فرمان خدا باشد(5)

3- امام حـسـین(ع)هنگام عزیمت بـه سـوى عراق در منزلى بـنام ((بیضه))خطاب به ((حر)) خطبه اى ایراد کرد و طى آن انگیزه قیام خود را چنین شرح داد: ((مردم! پـیامبـر خدا(ص)فرمود: هر مسلمانى بـا حکومت ستـمگرى مواجـه گردد که حـرام خدا را حـلال شمرده و پـیمان الهى را درهم مى شکند، بـا سنت و قانون پـیامبـر از در مخالفت درآمده در میان بـندگان خـدا راه گناه و معصـیت و تـجـاوزگرى و دشـمنى در پـیش مى گیرد، ولى او در مقابـل چنین حکومتى، بـا عمل و یا بـا گفتار اظهار مخالفت نکند، بـرخـداوند است که آن فرد(ساکت)را بـه کیفر همان ستمگر(آتش جهنم)محکوم سازد. مردم! آگاه باشید اینان(بنى امیه)اطاعت خدا را ترک و پیروى از شیطان را بـر خود فرض نموده اند، فساد را تـرویج و حدود الهى را تعطیل نموده فى را(که مخصوص بـه خـاندان پـیامبـر است)بـه خـود اختصاص داده اند و من بـه هدایت و رهبـرى جامعه مسلمانان و قیام بـر ضد این همه فساد و مفسدین که دین جدم را تغییر داده اند، از دیگران شایسته ترم ...)) (6)
حاکمیت بـنى امیه که امام در این سخنان بـه گوشه هایى از آثـار سوء آن اشاره نموده، در شوون مختـلف جامعه اسلامى اثر گذاشتـه و فساد و آلودگى و گمراهى را گستـرده و عمومى ساخـتـه بـود. امام حسین(ع)در موارد متعددى انگشت روى این عواقب سوء گذاشتـه و بـه مردم هشـدار داده اسـت کـه بـه چـند نمـونه آن اشـاره مـى شـود:

محو سنتها و رواج بدعتها

آن حـضرت پـس از ورود بـه مکه، نامه اى بـه سران قبـائل بـصره فرستاد و طى آن چنین نوشت:

((...اینک پیک خود را بـا این نامه بـه سوى شما مى فرستم، شما را به کتاب خدا و سنت پیامبـر دعوت مى کنم، زیرا در شرائطى قرار گرفته ایم که سنت پیامبر به کلى از بین رفته و بـدعتها زنده شده است، اگر سخـن مرا بـشنوید، شما را بـه راه راسـت هدایت خـواهم کرد...)) (7). دیگر به حق عمل نمى شود. حسین بـن على(ع)در راه عراق در منزلى بـه نام ((ذى حـسم)) در میان یاران خود بـه پـا خـاست و خـطبـه اى بـدین شرح ایراد نمود: پـیشامدها همین است که مى بـینید، جـدا اوضاع زمان دگرگون شده زشتیها آشکار و نیکیها و فضیلتها از محیط ما رخت بر بسته است و از فضیلتها جز اندکى مانند قطرات تـه مانده ظرف آب بـاقى نمانده است. مردم در زندگى پست و ذلتبارى به سر مى بـرند و صحنه زندگى، همچون چراگاهى سنگلاخ، و کم علف، به جایگاه سخت و دشوارى تبـدیل شده است. آیا نمى بینید که دیگر بـه حق عمل نمى شود، و از بـاطل خوددارى نمى شود؟! در چـنین وضعى جـا دارد که شخص بـا ایمان(از جـان خود گذشتـه)مشتـاق دیدار پـروردگار بـاشد. در چنین محیط ذلتـبـار و آلوده اى، مرگ را جـز سعادت; و زندگى بـا ستـمگران را جـز رنج و آزردگى و ملال نمى دانم...)) (8)

 

 مسخ هویت دینى مردم

حاکمیت زمامداران اموى و اجراى سیاست هاى ضد اسلامى توسط آنان، هویت دینى مردم را مسخ کرده ارزشهاى معنوى را در جامعه از بـین برده بود. امام در دنباله سخنان خود در منزل ((ذى حسم)) فرمود

...))

مردم بندگان دنیایند، دین بـه صورت ظاهرى و در حد حرف و سخن در زبـانشان مطرح مى شود، تا زمانى که معاش و زندگى مادیشان رونق دارد، در اطراف دین گـرد مىآیند، اما زمانى کـه بـا بـلا و گرفتارى آزمایش شوند، دینداران در اقلیت هستند.

پیام جاوید قیام امام حسین(ع)

 پیام قیام با شکوه سیدالشهداء(ع)منحصر به آن زمان نیست، بلکه این پـیام پـیامى جاوید و ابـدى است و فراتـر از محدوده زمان و مکان است، هرجا و در هر جامعه اى که به حق عمل نشود، و از بـاطل خوددارى نشود، بدعتها زنده، و سنتها نابـود شود، هرجا که احکام خدا تغییر و تحریف یابد و حاکمان و زمامداران بـا زور و ستمگرى بـا مردم رفتـار کنند، در هر جـامعـه اى که ویژگى هاى جـاهلیت را داشته باشد آن جامعه، جامعه اى یزیدى بـوده، و مبـارزه و مخالفت بـا مفاسد و آلودگى ها و آمران و عاملان آنه، کارى حـسینى خواهد بود.

منابع


1- سـیدعـلیخـان مدنى، الدرجـات الرفیعـه، ص 243، ابـن ابـى الحدید، شرح نهج البلاغه، ج8، ص 257 - مسعودى، مروج الذهب، ج3، ص 454 ضمن شرح حال ماءمون عباسى

2 - ابن ابى الحدید، همان کتاب، ج9، ص 53(خطبه 139) و نیز ج2، ص 44 - 45 - ابن عبـدالبـر، الاستیعاب فى معرفه الاصحاب(در حاشیه الاصابه)ج4، ص 87.
-
این حرکت از اواخر خلافت خلیفه دوم آغاز گردید که معاویه از طرف وى به حکمرانى شام منصوب شد و مدت پنج سال در این سمت باقى بـود و در تـمام مدت خلافت عثـمان نیز(12 سال) در این منصب ابـقا گردید و از همـان سـالـها رویاى خـلافـت آینده خـود را مـى دید و پایه هاى آن را مى ریخت و در اواخـر خـلافت عثـمان، در واقع وى در مدینه خلیفه تشریفاتى بود و تصمیم گیرنده اصلى، حاکم مقتدر شام بود.

3-نگاه کنید به: امام حسین(ع) و جـاهلیت نو، جـواد سلیمانى، قم، انتشارات یمین.
 
4- سید بن طاووس، اللهوف فى قتلى الطفوف، ص 11.
  
5-طبرى، تاریخ الامـم والـمـلـوک، ج6، ص 196 - شـیخ مـفـید، الارشاد، ص 204. 6- طبرى، همان کتاب، ص 229 - ابـن اثیر، الکامل فى التاریخ، ج4، ص 48. 7-طبرى، همان کتاب، ص 200. 8-حسن بـن على بـن شعبـه، تحف العقول، ص 245 - طبـرى، همان کتاب، ص 239.

علمدارجنگ نرم.کرمانشاه

           
جمعه 30 دی 1390برچسب:, :: 11:38
رضاسلطانی

نشانه‌هاي قیامت

 برای دیدن این مطلب روی ادامه مطلب کلیک کنید

علمدارجنگ نرم.کرمانشاه

           
جمعه 30 دی 1390برچسب:, :: 11:38
رضاسلطانی
                            شایعات در مورد مقام معظم رهبری و فرزندانشان
پرسش:
شايعاتي شنيده ام در مورد پسر مقام معظم رهبري جناب مجتبي خامنه اي که گفته اند، ايشون اسبهاشون رو با هواپيما جابجا مي کنند و چند مورد ديگر، آيا اين صحت دارد؟ همين طور در مورد اعتياد خود مقام معظم رهبري

دانشجوي گرامي اهتمام شما به شناخت حقايق و زدودن شبهات قابل تقدير و احترام است . يکي از محورهاي جنگ نرم دشمنان بر عليه نظام اسلامي ، تخريب اعتماد مردم به مسئولان عالي رتبه نظام از طريق شايعه پراکني و اتهامات بي اساسي است که به هيچ وجه واقعيت خارجي ندارد . براين اساس پيرامون شايعه فوق به اختصار گفتني است ؛
آيت الله خامنه اي چهار پسر دارند كه هر چهار نفر، طلبه و معمم هستند. پسران ايشان به ترتيب حجج اسلام سيد مصطفي، سيد مجتبي، سيد مسعود و سيد ميثم حسيني خامنه اي هستند گفتني است اکثر پسران ايشان در مدرسه علوي که محيطي مذهبي دارد، درس خوانده و سپس برخي از آنان مقاطعي از علوم ديني را در مدرسه شهيد مطهري و نيز مدرسه علميه آيت الله مجتهدي پشت سر گذاشته اند. و با توجه به مخالفت و منع جدي مقام معظم رهبري هيچ گونه شغل يا کار اجرايي ندارند. و به صورت ساده و در سطح پايين ترين اقشار جامعه زندگي مي کنند .به صورت کلي بناي مقام معظم رهبري بر اين بوده و هست كه فرزندانشان به هيچ وجه پستي را نپذيرند. علاوه بر اين ايشان هميشه توجه دارند كه هيچ يك از منسوبين از بابت ارتباطي كه با ايشان دارند، برخورداري خاصي پيدا نكنند. چنانکه وقتي دخترشان در آستانه ازدواج بود با داماد شرط كردند تا زماني كه من مسئوليت دارم و رهبرم ، شما به هيچ وجه نبايد وارد كارهاي اقتصادي يا مشاغل دولتي شويد، به همان كاري كه تا به حال مشغول بوده ايد، ادامه دهيد. نكته ديگر اينكه که فرزندان رهبر انقلاب هيچ مسئوليت رسمي ندارند آنها حتي در بيت رهبري هم مسئوليتي به صورت رسمي به عهده ندارند .
حجت الاسلام و المسلمين «احمد مروي» که از دوران نوجواني با آيت الله خامنه اي آشنايي و ارتباط نزديك داشته و از 19 سال پيش تاكنون نيز در مقام معاون ارتباطات حوزهاي دفتر مقام معظم رهبري از نزديك زندگي رهبر انقلاب را ديده است، مي گويد: اينها حقيقتاً درس مي خوانند. خوب هم درس مي خوانند. من با اينها مأنوسم، اين توفيق را دارم. اُنسي دارم، نشست داريم، گعده داريم، صحبت مي كنيم. يك بار نديده ام كه اينها راجع به پولي، امكاناتي و چيزهاي از اين قبيل صحبت بكنند. گويي افرادي معمولي هستند و پدرشان هم يك فرد معمولي است.
اين خيلي ارزش دارد كه امكانات باشد و موقعيت فراهم باشد و هيچ اقبالي به آن نشان داده نشود. اين خيلي ارزشمند است. براي خود حضرت آقا، همه رقم امكانات هست ولي هيچ اقبالي ما نمي بينيم. نه خودشان، نه خانواده شان!
قطعاً خود آقا دوست ندارند كه بستگانشان و مخصوصاً آقازاده هاشان در كارهاي اقتصادي باشند، قطعاً اين را آقا نمي پسندند. خود اينها هم هيچ رغبتي و هيچ اقبالي ندارند. حالا به هر صورت اين جور تربيت شده اند كه هيچ اقبالي به اين چيزها ندارند. لذا مي بينيد حتي ضدانقلابترين مجموعه ها و گروهها، داخل و خارج، براي هر كس حرفي بزنند البته من آن حرفها را تأييد نمي كنم، خيلي از آنها هم شايعات و حرفهاي دروغ است، من نمي خواهم آنها را تصديق كنم ولي در مورد حضرت آقا و آقازاده ها من نشنيده ام چيزي گفته شود. هيچ كس هم شايد نشنيده باشد. چون مي دانند اگر اين را بگويند، كسي باور نميكند و آن حرفهاي ديگرشان را هم كسي باور نميكند. يعني اين قدر زندگي آقا و زندگي خانواده و فرزندان آقا سادگيشان، بي رغبتيشان و بي توجهيشان به مسائل دنيايي تقريباً محرز است كه هيچ وقت حتي آن ضدانقلابها، متعرض اين معنا نشده اند.
فرزندانشان بيشتر همين مسائل درس و بحث برايشان مطرح است و نگرانيهايي كه نسبت به مردم و نسبت به زندگي طلاب و نسبت به قضاياي ديگر دارند، همان دغدغه هايي است كه خود آقا دارند. اين كه آنها براي خودشان دنبال آينده اي باشند زندگي، مال، منال، پول، پس انداز اصلاً وجود ندارد. اگر بود، من مطلع مي شدم. چون خيلي با اينها مأنوسم. من چنين چيزي واقعاً در اينها نديده ام.
آقا مصطفي آقازاده بزرگ آقا همان سال اول ازدواجشان كه طلبه قم بودند، الان هم قم هستند. خانه اي اجاره كرده بودند و مستأجر بودند - الان هم مستأجرند - ما را يك روز براي ناهار دعوت كردند. ما رفتيم منزل ايشان. يك سال از ازدواج ايشان نگذشته بود، ماه هاي اول ازدواج ايشان بود. ما هم يك گلدان معمولي خريديم و رفتيم كه دست خالي نرويم. من واقعاً تعجب كردم كه آيا اين خانه، خانه يك تازه داماد است؟! حالا نه خانه فرزند رهبر انقلاب و مقام اول كشور، حتّي خانه يك تازه داماد هم اين نيست. يعني يك خانه تازه داماد، بالاخره يك زرق و برقي دارد؛ تا مدتها اين زرق و برق خانه تازه داماد و خانه تازه عروس، هست. من توي خانه اينها، واقعاً همان زرق و برق معمولي يك تازه داماد و يك تازه عروس را نديدم. بسيار زندگي معمولي، دوتا فرش ماشيني، آن هم نه سه در چهار چون من دقت داشتم به اين چيزها. دور و بر خودم را نگاه ميكردم. حواسم بود و تا آنجا كه مي توانستم، رصد مي كردم اوضاع و احوال خانه را. دو تا فرش شش متري انداخته بودند، دور خانه هم موكت بود و دو سه تا پشتي ابري معمولي، نه مبلماني، نه زرق و برقي! زندگي ساده و خوبي در آقازاده هاي ايشان سراغ داريم.
آقازاده ها در دفتر مسئوليتي ندارند. فقط در نشر آثار همكاري دارند والاّ هيچ كدام از آقازاده ها مسئوليتي ندارند. جايي هم مشغول نيستند. ممحّض در درس و كار طلبگي هستند. درس ميخوانند و انصافاً هم درسشان خيلي خوب است. خيلي خوب پيشرفت كرده اند. خود آقا مصطفي كه الان سطوح عاليه را در قم تدريس ميكنند. ايشان مكاسب و كفايه در قم تدريس مي كنند.
(گزارش خواندني از زندگي رهبر انقلاب و فرزندان ، سايت آينده ، 21/4/1388 )

همچنين ساير موارد شايعاتي بيش نيست و نمايانگر اوج درماندگي دشمنان نظام اسلامي مي باشد که جهت سرپوش گذاشتن بر ناکامي هايشان در توطئه هاي مختلف , ناجوانمردانه به شايع سازي در جهت تخريب مقام معظم رهبري و وابستگان ايشان , روي آورده اند . در پايان ضمن آرزوي موفقيت براي شما , اگر همچنان در مباني يا مسائل کلان نظام شبهه يا ابهامي وجود دارد در مکاتبات بعدي مرقوم نمائيد تا بررسي و پاسخ داده شود . (لوح فشرده پرسمان، اداره مشاوره نهاد رهبري، كد: 1/100127300)

منبع:http://siasi.porsemani.ir/node/2268سایت نهاد مشاوره مقام معظم رهبری در دانشگاه ها

علمدارجنگ نرم.کرمانشاه

           
جمعه 30 دی 1390برچسب:, :: 11:38
رضاسلطانی
                                 پشت پرده قهوه تلخ
این سریال که متاسفانه از ابتدا شروعش عامدانه یا غیرعامدانه به نمادگرایی تفکرات فراماسون ها پرداخت که باید پس از بررسی در صورت ذ=در ست بودن این اتهام با مسئولین ذی ربط برخورد جدی شود. اما این نمادهای چیست و کجا استفاده شده است:
1. استفاده ازستاره 6 پر ( هگزاگرام - hexagram)
به کارگیری ستاره 6 پر ( هگزاگرام - hexagram) یا ستاره صهیون که از ستاره های مشهور فراماسون هاست . این ستاره بنابر نظر محققین ( از جله علی اکبر رائفی پور ) از قرن 7 وارد آیین یهودیت شده . این ستاره از ستاره های مهم در جن پرسی و پرستش شیطان است . به طوری که تفاسیر متعددی از این ستاره در آیین فراماسونری شده است :

 

 در قسمت اول این تصویر دوربین مدام از سمت این ستاره 6 پر به جای دیگر تصویر کشیده میشود. نکته اینجاست که هر شکل 6 پری ، ستاره 6 پر نیست . اما نکاتی در قسمت اول این تصویر نهفته که بسیار جالب است :
محل فیلم برداری این سریال در کاخ نیاوران است . تارخچه ای کوتاه ای کاخ نیاوران :
"عملیات احداث این کاخ به دستور محمدرضا پهلوی در سال ۱۳۳۷آغاز گردید و با وقفه‌ای که در ساخت آن پیش آمد در سال ۱۳۴۶ به اتمام رسید و به محل سکونت محمدرضا پهلوی و خانواده اش اختصاص یافت."
اما محمد رضا پهلوی کیست ؟ وی یکی از ماسون های یکی از لژهای ایران است .بنابر این چون یک ماسون است و پادشاه ایران است باید محل سکوت وی دارای شاخصه های ماسونی باشد.
اما نکته اینجاست که چرا کارگردان سریال قهوه تلخ باید محل فیلم برداری را جایی اعلام کند که آن محل دارای شاخصه های ماسونی است . و اگر هم مجبور هست چرا باید از این نماد ها به طور مداوم تصویر برداری کند ؟
در قسمت دوم این تصویر هم ستاره 6 پر یا صهیون در گوشه دیوار که با سایه ترسیم شده است دیده میشود.

--------------------
باز هم ستاره 6 پر ، اینبار در انگشتر یکی از شخصیت های فیلم . عموما وقتی چند نماد قطعی در یک فیلم دیده میشد، دیگر نماد های مشکوک هم بیشتر جلوه میکند. :
2.نماد تک چشم
نماد تک چشم در سریال قهوه تلخ. تک چشم ( چشم چپ) یکی از نماد های فراماسون هاست که تفاسیر متعددی از آن شده اما یکی از تفسیر های جالب از تک چشم این گونه تبیین شده است :
". در زمانی که حضرت ابراهیم قصد داشت اسماعیل را قربانی کند شیطان بارها او را وسوسه کرد و قصد داشت وی را از این کار منع کند و ابراهیم به سمت  او سنگ میزد و آخرین سنگ به چشم راست شیطان خرد و چشم راست شیطان کور شد. بنابراین به کار بردن نماد چشم چپ به احترام پادشاه آنان یعنی شیطان است"
3.ستون های ماسونی
جالب ترین جای مطلب این که دوربین در قسمت های مختلف به ستون های ماسونی کاخ کشیده میشود اما در چه زمانی ؟ در قسمت 27 (9=2+7) و در دقیقه 33 تصویر بر روی ستون هایی که یا طراحی لژ های ماسونی ساخته شده است کشیده میشود. باز هم دو نماد 9 و 33 را در سریال قهوه تلخ مشاهده شد

 

اما این ستون ها چه ستون هایی هستند ؟
این ستون ها دقیقا شاخصه های ستون های ماسونی را دارند که در لژ ها استفاده میشود . 2 ستون ماسونی کنایه از 2 ستون معبد سلیمان است که فراماسون ها معتقد اند که در ابتدای ورودی معبد سلیمان 2 ستون قرار داشته و البته چند تفسیر دیگر هم از این دوستون میشود که در این جا به آن اشاره نمیکنیم .
4.ایستادن به سبک درجه 33 فرماسون ها

تصویر جناب سیامک انصاری که در حال نشان دادن نظام درجه 33 ماسونیست؛ در قسمت 9 و در دقیقه 33 اتفاق می افتند. همن طور که میدانید 9 و 33 از اعداد مقدس ماسون است. واقعا آیا نشان دادن 4 نماد و اعداد فراماسونری در این سریال شک ما را بر نفوذ تفکر فراماسونری در این سریال بیشت نمیکند؟ 

  اما نکته مورد توجه درباره مهران مدیری... من تو سایت های مختلف جستجو کردم و خب اکثرا موارد بز شب های برره و خود واژه ی برره که در آیه 16 سوره عبس هم ذکر شده، چال اسکندرون ، پول های پخش شده بعد از پایان سریال، یاس منگولا که اسم بز بود و همین طور مار خونه ی مهران مدیری در مرد دو هزار چهره و موارد بحث بر انگیز قهوه تلخ را ذکر کردند ! اما خب اگه بخواهیم همین طور دقیق شیم می تونیم خیلی چیز های دیگر رو هم پیدا کنیم به این چند مورد هم دقت کنید:  1. ستاره پنج پری که روی سنگ اوپن آشپزخانه (پاورچین) بود 2. آواز 666 سه تا 6 داره... 3 .صاعقه ای که توی شب های برره به مهران مدیری اصابت کرد و شخصیتش رو تغییر داد
یکی از دوستان تو سایت بیداری اندیشه نوشته بودند که ابجد واژه ی نخود که در برره به صورت های مختلف مرد استعمال قرار می گرفت 660 و نزدیک به 666 است....
دیشب که داشتم کار تازه لو رفته ی آقای مدیری رو میدیدم باز هم عکس بز را نشان دادند و امروز هم تو مجموعه 11 قهوه تلخ که دقت کردم به نظرم فیلم برداری از نمای خارجی کاخ هم که قبلا به وفور نمایش داده می شد؛ در قسمت جدید دچار کشیدگی تصویری شده بود طوری که ستون ها و قسمت های زیرین آن به گوشه ها رفته بود خیلی به چشم نمی خورد...
 نمی دونم آیا واقعا این ها با هدف این طور به نمایش گذاشته شده اند یا کاملا تصادفی بوده... اما من هنوز هم مدیری رو متهم نمیکنم!
در پایان سخن این نکته را گوش زد می کنیم که :
"در رسیدن به هدف زمانی موفق هستین که طوری عمل کنید که هنگامی که طرح توسط عده ای برملا شد؛ مردم بگویند "مگر میشود این کار، کار دشمن باشد " آن موقع است که شما در اجرای طرح موفق بودید.
دکترین استراژتیک ژوزف نای"


علمدارجنگ نرم.کرمانشاه

           
جمعه 30 دی 1390برچسب:, :: 11:38
رضاسلطانی

               ساخت انیمیشن برای مبارزه با اسلام گرایی

«برات آرزوی وزیرستان می کنم» نام انیمیشنی است که به سفارش دولت کارگر انگلیس ساخته شده است. هدف از ساخت این انیمیشن جلوگیری از افراط گرایی در بین مسلمانان جوان اعلام شده است.

ساخت انیمیشن برای مقابله با اسلام‌گرایی+ عکس

پس از پخش قسمت هایی از این انیمیشن و به دلیل بازخوردهای غیرقابل انتظاری که در پی داشت، دفتر امور خارجه انگلیس متهم به این شد که این انیمیشن در جلوگیری مسلمانان جوان از افراط گرایی اسلامی ناموفق بوده و فقط بودجه اختصاصی را تلف کرده است.

مقامات انگلیسی بیان داشته اند که بودجه ساخت این انیمیشن 33 هزار پوند بوده است. این انیمیشن داستان هشداردهنده ای در مورد دو برادر مسلمان انگلیسی است که تصمیم می گیرند به گروهی از مبارزان اسلامی واقع در مرز افغانستان و پاکستان بپیوندند. با این حال، منتقدان این انیمیشن، از جمله اعضای جامعه مسلمان انگلیس، خرد پشت این فیلم را به زیر سوال برده و اظهار کرده اند که این فیلم کاملاً ساده لوحانه و ناپخته است.
ساخت انیمیشن برای مقابله با اسلام‌گرایی+ عکس
این انیمیشن ، که در آن از تکنیک های گرافیکی بازی های رایانه ای و نیز صحبت های کوچه بازاری جوانان استفاده شده است، بدین شکل شروع می شود که این دو برادر در انجام وظیفه شان یعنی پرتاب خمپاره از یکی از کوه های منطقه وزیرستان پاکستان ناموفق می شوند. در طول داستان در صحنه هایی که به گذشته بر می گردد بینندگان متوجه می شوند که این دو نفر چطور از خانه شان در انگلیس به اردوگاه های آموزشی اسلام گرایان در پاکستان راه یافته اند. داستان از دید برادر کوچک تر که نامی هم ندارد بیان می شود که قبول کرده است به خاطر بردار بزرگش ابو وارد این کار شود. در این داستان علت انجام این کار توسط ابو نوعی عقده بیان می شود، بدین صورت که وقتی وی 11 سال سن داشت به همراه دو دوست سفیدپوستش در حین بازی در ساحل، مورد اذیت و آزار نژادپرستان قرار می گیرند.
ساخت انیمیشن برای مقابله با اسلام‌گرایی+ عکس
در طول داستان نشان داده می شود که این دو برادر قبل از اینکه به مبارزان در وزیرستان بپیوندند مشغول تماشای یک سری فیلم های آموزشی اسامه بن لادن هستند. برادر کوچک تر در خصوص این فیلم ها می گوید که آنها شبیه بازی رایانه ای «ندای وظیفه» هستند با این تفاوت که این فیلم ها جذابیتی ندارند. پس از سفر آنها به وزیرستان، برادر کوچک تر از خانه جدیدشان در پاکستان و استقبالی که از آنها می شود، احساس رضایت نمی کند. وی می گوید: «همش به این فکر می کردم که کی به اینجا می رسیم. برادر، ما راه رو درست اومدیم؟ اولین کاری که اونا کردند این بود که دست و پای ما رو بستند و شروع به بازجویی کردند. آنها به من گفتند که داشتند مسائل امنیتی رو رعایت می کردند و این مسئله رو شخصی نگیریم. ولی اگه راستش رو بخوای، وقتی یه آدم چاق دستش رو روی ... (مربوط به خود فیلم است) تو می ذاره، این کار کاملاً شخصی می شه». در واقع این انیمیشن بر این است که بگوید مسلمانان دارای عقده های روانی مختلفی از جمله مسائل جنسی هستند.
ساخت انیمیشن برای مقابله با اسلام‌گرایی+ عکس
پس از عدم موفقیت این دو برادر در مأموریت پرتاب خمپاره، آنها به انگلیس بازمی گردند که در آنجا دستگیر می شوند. این فیلم بدین صورت تمام می شود که ابو در نامه ای به برادرش از وی طلب بخشش می کند و بدین شکل نشان می دهد که از کار خود پشیمان است و نباید این راه را انتخاب می کرد. با این حال، با توجه به بازخوردهای ارائه شده، این انیمیشن هدف مورد نظر سازندگان انگلیسی، یعنی تغییر نگرش در بین جوانان مسلمان انگلیس، را برآورده نساخته است. یکی از بینندگان آن این طور نظر داده بود: «مجاهدین، حماس، القسام، طالبان، به پیش». اعضای برجسته جامع مسلمان نیز خرد پشت این فیلم را به زیر سوال برده اند. دکتر محمد شهید رضا، امام مسجد مرکزی لیسستر، در مورد آن گفته است: «این انیمیشن ساده لوحانه و ناپخته است. ویژگی های مبارزانی که این دو برادر با آنها مواجه می شوند کاملاً غیرواقعی است». دکتر غیاث الدین صدیقی، مؤسس اتاق فکر مؤسسه مسلمانان انگلیس، نیز معتقد است که اگر این فیلم به مسئله نژادپرستی می پرداخت بیشتر موفق می شد. وی می افزاید: «باید از مخاطبان خواست تا بیشتر بر این مسئله تمرکز کنند. تماشای این فیلم چیزی جز وقت تلف کردن نیست». ساخت این انیمیشن در سال 2009 به سفارش دولت کارگر و توسط شرکتی به نام Bold Creative آغاز شد و در سال 2011 به اتمام رسید.
منبع : مشرق نیوز

علمدارجنگ نرم.کرمانشاه

           
جمعه 30 دی 1390برچسب:, :: 11:38
رضاسلطانی

درباره وبلاگ


این وبلاگ قراره تابتونه در حیطه امور جنگ نرم ارائه فعالیت کند پس مارا بانظرات خود یاری دهید
آخرین مطالب
آرشيو وبلاگ
نويسندگان
موضوعات
پیوندهای روزانه
  • ســربـاز جـنـگ نــــرم
    ">سرباز جنگ نرم
پيوندها

تبادل لینک هوشمند
برای تبادل لینک  ابتدا ما را با عنوان علمدار جنگ نرم.کرمانشاه و آدرس soltani7412.blogfa.com لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.







ورود اعضا:

<-PollName->

<-PollItems->

خبرنامه وب سایت:

برای ثبت نام در خبرنامه ایمیل خود را وارد نمایید




آمار وب سایت:
 

بازدید امروز : 3
بازدید دیروز : 9
بازدید هفته : 3
بازدید ماه : 21
بازدید کل : 9277
تعداد مطالب : 47
تعداد نظرات : 32
تعداد آنلاین : 1



Alternative content


تماس با ما